NOORANOORA، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 18 روز سن داره

قشنگترین هدیه خدا

داری یکساله میشی........

سلام گل ناز مامانی  اصلا باورم نمیشه که داره یواش یواش یکسال از اون روز قشنگی که خدای مهربونم تورو به ما هدیه داده میگذره خیلی زود گذشت سخت و شیرین با تمام مشغله هایی که داشتم تک تک روزهای با تو بودن برام  شیرین بود از خدای مهربونم که نعمت به این قشنگیو به من داده میخوام که هیچ وقت تنهات نذاره همیشه دستتو بگیره و تنها راهنمای خوشبختی و عاقبت به خیری در زندگیت باشه میخوام طعم شیرین عبادت و پرستش و یگانگیه خودشو بهت بچشونه و چشماتو به حقایق دنیا باز کنه و معرفتی از جنس بصیرت بهت عطا کنه تا حقیقت بودن وزندگی کردن در این دنیا برات روشن بشه   مامانی گلم خیلی بزرگ شدیو تنها نگرانیم اینه که خوب غذا نمیخوری ولی شیر خوردنو دوس...
29 آذر 1392

10 ماهگی بای بای

سلام مامانی  دختر گلم دیگه داری یواش یواش نزدیک یک سالگی میشی  چقدر دلم برای پارسال این موقع تنگ شده اونموقع که هنوز تو دل مامانی بودی حاضرم همه این سختیارو دوباره تحمل کنم و دوباره برگردم به اون روزا فکر میکنم بهترین روزای زندیگیمو تو گذشته جا گذاشتم که دیگه تکرار نمیشن حتی اون روزی که به دنیا اومدی با همه اضطرابو دلهره ای که داشتم روز ی هزار بار خاطراتمو مرور میکنم که مبادا نکنه یکیشون از قلم بیوفته ........یادم بره... فراموش کنم ...چه روزای خوبیو پشت سر گذاشتم .انگار تا حالا زندگی نکردم ا....لان دارم طعم واقعی عشقو ...زندگیو میچشم..... این روزا دیگه امونمونو بردی از هر چیزی میکشی بالا حتی از دیوار.............البته فکر...
22 آبان 1392

دندونک

سلام مامانی بلاخره دندونت دراومدو مارو از نگرانی رهانیدمبارکهههههههههههههه     بدون شرح.............. دندونات اینقدر میخاره که به بند کفشتم رحم نمیکنی.............   ...
3 آبان 1392

دندون کولو خوش اومدی

دختر قشنگم بلاخره دندون کوچولوت اومد یه چند روزی بود که خیلی بی قراری میکردی هر دفعه بهت غذامیدادم احساس میکردم یه چیز سفتی تو دهنته دست که میزدم هیچ چیزی نبود ولی دیروز بلاخره دندون خوشگلت رونمایی کرد  دیدم لثه پایینت به اندازه یه دندون چاک خورده     خیلی خوشحالم خیلی دوست دارم هر وقت بغلت میکنم اول چونه مامانو گاز میگیری قشنگ چای دندونتو احساس میکنم عاشقتم منتظر بعدیام هستیم بگو بجنبن..........     ...
21 مهر 1392

نه ماه تمام.............

گلکم سلام نه ماهیگیت مبارک مامانی نمیدونم این روزا چطور گذشت به نظرم خیلی زود اومدنو رفتن از اولین روزی که فهمیدم یه فرشته کوچولو تو دلمه تا الان.............  میترسم تو یه چشم به هم زدن وقتش برسه و بخوای از پیشمون بری حتی فکرکردن بهشم چشمامو خیس میکنه....... از خدای مهربونم که هیچ وقت تو زندگیم تنهام نذاشته برات خوشبختیو سلامتیو عاقبت به خیری میخوام و از تو میخوام اونجوری بشی که اون دوست داره نه اونی که بنده اون.............. دخترم این روزا خیلی ووروجک شدی از هر چیزی بالا میری دستتو ول میکنیو چند ثانیه وایمیسی جونم برات بگه خیلی صداهای نازی درمیاری ولی هنوز از مرواریدای دهنت خبری نیست  عاشقتم وقتی داری شیر میخوری زل می...
16 مهر 1392

مسافرت کیش...........

مامانی ببخشید که اینقدر دیر شد تا برات بنویسماین ماه خیلی سرمون شلوغ بود  9 شهریور رفتیم کیش خونه خاله منیژه خیلی خوش گذشت دستش درد نکنه اونجا اولین باربود که بعداز کلی افتادن بلاخره تونستی بشینی دقیقا 11 شهریور بود درست یک روز مونده به تموم شدن8 ماهت  باهم میرفتیم دریا خرید تفریح که شما بیشتر ازهمه از دریا خوشت میومد اینقدر تو اب ورجه وورجه میکردی که میو مدیم خونه از حال میرفتی  از اونجا که برگشتیم کلاسای مامان شروع شدو مامان 4 روز در هفته میره دانشگاه البته صبح تا ظهر میرم که شما بخش بیشترشو خوابی بعد چند روزم رفتیم لواسان  جونم برات بگه که کلی شیطون شدی هر چیزیکه یکم ارتفاع داره شناسایی میکنیو تند تند میری سمت...
31 شهريور 1392

دوباره شمال

گل مامانی سلام خیلی عاشقتم مامان و دارم بهترین روزهای عمرمو باتو میگذرونم  دختر گلم الان دست به همه چی میگری و سعی میکنی روی پاهات وایسی  نمیدونی چه لذتی داره تماشای اون لحظه ای که موفق شدی به هدفت برسی  بعد از عید فطر رفتیم کلاردشت هوا عالی بود و یه سفر خیلی شلوغ و البته خیلی باحالی داشتیم اخه تقریبا 30نفری بودیم شمام اونجا چندتا دوشت داشتی که نمیتونستید باهم بازی کنید چون بعضیاشون از شما کوچکتر و بعضیام یه کمی بزرگتر بودن خلاصه خیلی خانوم بودی  این عکس مال یک روز قبل از عید فطره که عمه گرفته قبل از مسافرته تازه ام از خواب بیدار شدی یه روز افتابی  عصر همون روز ابری  کنار دریا ...
31 شهريور 1392

گوشواره گیلاس

سلام عشق زندگیم مامانیت وقتی بچه بود همیشه دوست داشت گیلاسای جفتو پیدا کنه بندازه رو گوشاش اخه گوشاش سوراخ نبودن از این کار خیلی لذت میبرد انگار دنیارو بهش داده بودن حالام اینکارو برای تو کرده اروم نمیشدی تا ازت درست عکس بندازم فقط یکیشون خوب شد اینجام خوش اخلاق بودی چند عکس گرفتیدیم از این پتو خوشت میومد دایم میخواستی گلاشو بخوری   تابعد ...
9 شهريور 1392

6 ماه تموم!!!!!!!!

گل ناز مامانی امروز 6 ماهت تموم شدو وارد 7 شدی ماهگرد 6 ماهگیت مبارک  امروز واکسنم داشتی صبح زود رفتیم زدی خیلی جیغ زدی دلم کباب شد برات اومدیم خونه تب داشتی شیر خوردیو خوابیدی برای تبت استامینوفن دادم بهت برای اونه که خوابت طولانی شده............. میخواستم امروز برات یه جشن کوچیک بگیرم که حالت خوب نبود فقط تونستم چندتا عکس ازت بندازم  اصلا حوصله نداشتیو دایم غر میزدی هزارتا عکس گرفتم این چندتا بد نشدن اینا اولیاشن یکمکی سرحال بودی     دیگه حوصلت سر رفته بود گذاشتمت تو صندلی غذا که اصلا به من توجه نداشتی بعدشم بی حوصله تر شدی گذاشتمت تو کالسکت که دیگه اصلا..................     ...
9 شهريور 1392